Acerca de
زمان داستان
تفاوت بچه های پیله
حمایت از کودکان محروم محلی، جوانان و خانواده های آنها به قلب همه ما در کوکون کیدز نزدیک است. تیم ما همچنین دارای تجربه زیسته از محرومیت، مسکن اجتماعی و تجربیات نامطلوب دوران کودکی (ACE) و همچنین دانش محلی از زندگی در جوامع ما است.
کودکان، جوانان و خانواده هایشان به ما می گویند که چقدر این موضوع برای آنها مهم است.
آنها می توانند این تفاوت را احساس کنند. آنها میدانند که ما کاملاً درک میکنیم و «دریافت میکنیم» زیرا ما نیز در کفشهای آنها راه رفتهایم. این تفاوت Cocoon Kids است.
داستان پیله
داستانی که بیشتر برای به اشتراک گذاشتن با کودکان و جوانان است، اما بزرگسالان نیز ممکن است از آن لذت ببرند.
و، مانند بسیاری از داستانهای خوب، در سه بخش (خوب، فصلها... به نوعی!).
سپس کمی پرت می شود و ممکن است کمی گم شوید، اما پس از آن بهترین بخش ها همه در پایان هستند که در نهایت معنی پیدا می کند.
فصل 1
جادویی که می تواند در یک پیله آرام و مراقب اتفاق بیفتد
یا، فصلی که باید نامیده شود، "در اینجا علم بسیار ضعیفی وجود دارد، صادقانه"
در داخل گل داودی (که به آن شفیره نیز می گویند)، یک کاترپیلار به طور کامل تغییر می کند. حل می شود و تبدیل می شود ...
در طی این دگرگونی شگفتانگیز (علم به این دگردیسی میگوید)، به مایعی ارگانیک، کمی شبیه سوپ تبدیل میشود. برخی از قسمت ها کم و بیش همان طور که هستند باقی می مانند، اما قسمت های دیگر تقریباً به طور کامل تغییر می کنند - از جمله مغز کاترپیلار! بدن کاترپیلار به طور کامل توسط سلول های خیالی سازماندهی مجدد شده است. آره! "تخیلی" نام واقعی سلول است، تصور کنید؟ این سلول های خیالی باورنکردنی درست از آنجا وجود داشته اند شروع، درست از زمانی که کاترپیلار یک لارو بچه کوچک بود.
این سلولهای شگفتانگیز سرنوشت آن را در خود جای دادهاند، آنها میدانند که چه چیزی میتواند بعداً با بیرون آمدن از پیله تبدیل شود. این سلول ها همه پتانسیل این پروانه آینده را در خود دارند... تمام رویاهای نوشیدن شهد از گل های تابستانی، اوج گرفتن و رقصیدن در جریان های هوای گرم، که ممکن است داشته باشد...
سلول ها به آن کمک می کنند تا به خود جدید خود تبدیل شود. این همیشه یک روند آسان نیست! در ابتدا آنها به صورت جداگانه به عنوان تک سلولی عمل می کنند و کاملاً مستقل هستند. سیستم ایمنی کاترپیلار حتی ممکن است خطرناک باشد و به آنها حمله می کند.
اما سلول های خیالی ادامه می دهند... و تکثیر می شوند... و تکثیر می شوند... و تکثیر می شوند... و سپس ناگهان ...
آنها شروع به پیوستن و ارتباط با یکدیگر می کنند. آنها گروه ها را تشکیل می دهند و در همان فرکانس شروع به طنین (صدا و لرزش) می کنند. دارند به یک زبان ارتباط برقرار می کنند و اطلاعات را به عقب و جلو می دهند! آنها در حال ارتباط و ارتباط با یکدیگر هستند!
تا اینکه بالاخره...
آنها مانند سلول های جداگانه عمل نمی کنند و کاملاً به هم می پیوندند ...
و به طرز باورنکردنی، آنها اکنون متوجه شده اند که چقدر با زمانی که برای اولین بار وارد پیله خود شدند، تفاوت دارند!
در واقع، آنها واقعاً با قبل متفاوت هستند، آنها یک چیز دیدنی هستند! آنها یک موجود چند سلولی هستند - آنها اکنون یک پروانه هستند!
فصل 2
خاطرات، سردرگمی و چیزهایی که آنقدر عمیق ذخیره می شوند که پروانه نمی تواند آنها را فراموش کند، حتی اگر بخواهد.
یا، فصلی که باید نامیده شود، "پس بله، واقعاً جالب است!
اما، آیا یک پروانه حتی زمانی را که کرم بوده به خاطر می آورد؟
شاید! درست مانند ما، برخی از تجربیاتی که پروانهها در دوران جوانی کاترپیلار آموختهاند، تبدیل به خاطراتی میشوند که ظاهراً آنها را به یاد میآورند.
آزمایشهای دانشمندان نشان میدهد که کرمها چیزهایی را یاد میگیرند و به یاد میآورند و پروانهها نیز از چیزها خاطره دارند. اما، به دلیل دگردیسی، دانشمندان مطمئن نبودند که آیا پروانه ها چیزی را که از زمانی که کرم بودند از آنها یاد گرفته بودند به خاطر می آورند یا خیر.
ولی...
آنها به کاترپیلارها آموزش دادند که واقعا از ماده شیمیایی با بوی قوی مورد استفاده در پاک کننده لاک ناخن (اتیل استات) متنفر باشند.
آنها این کار را با دادن شوک الکتریکی کوچک به کاترپیلارها با هر بار استشمام آن انجام دادند! افتضاح به نظر می رسد، و من کاملاً مطمئن هستم که آنها اصلاً آن را دوست نداشتند و احتمالاً در مورد آنچه در حال وقوع است نیز بسیار گیج شده بودند!
به زودی، این کرم ها به طور کامل از بو اجتناب کردند (و چه کسی می تواند آنها را سرزنش کند!). آنها را یاد شوک الکتریکی انداخت!
کاترپیلارها به پروانه تبدیل شدند. دانشمندان آنها را آزمایش کردند تا ببینند آیا هنوز به خاطر دارند که از بوی تند و زننده دوری کنند - با وعده وحشتناک شوک الکتریکی. انجام می دهند! آنها هنوز از بوی وحشتناک و شوک های الکتریکی دردناکی که به عنوان کاترپیلار تجربه می کردند، زمانی که مغز متفاوت خود را داشتند، خاطره دارند. این خاطرات مدت ها پس از تغییر بدنشان در سیستم عصبی آنها باقی می ماند.
فصل 3
(و قطعاً نه پایان، واقعاً. همه ما فصلهای بسیار، بسیار، بسیار بیشتری در پیش داریم...)
آنچه که همه پروانه های نوظهور دوست دارند شما بدانید
یا فصلی که قطعاً اکنون فریاد میزند، "ارم، حالا دیگر چه فایده ای دارد؟"
مانند بسیاری از کودکان و جوانان و بزرگسالان، همه ما داستان های خود را برای گفتن داریم. تجربه هر کس متفاوت است، و برای برخی آسان است که مانند یک پروانه سر به فلک کشیده احساس کنند - اما گاهی اوقات انجام این کار بسیار دشوار است، و ممکن است تعجب کنید که آیا این فقط شما هستید که نمی توانید؟ کارگردانان بچههای پیله نیز شروعهای دشواری داشتهاند و چیزهایی در زندگی اولیه ما اتفاق میافتند که گاهی درک کردنشان سخت بود. این قطعا تجربه خودم بود...
برخی از این چیزها ممکن است کمی شبیه شوک الکتریکی و چیزهای وحشتناکی باشند که ترجیح میدهیم اتفاق نیفتند، درست مانند آنچه برای کاترپیلارها انجام میدهند. اینها چیزهایی هستند که می توانند در بدن، مغز و سیستم عصبی ما ذخیره شوند و می توانند ما را وادار کنند بدون اینکه متوجه باشیم به چیزهایی واکنش نشان دهیم که ما را به یاد چیزهایی می اندازد که درک آنها دشوار است ... درست مانند کرم ها .
در Cocoon Kids میفهمیم که گیج و نامطمئن بودن و ندانستن چگونه چیزها را تغییر دهید، چه چیزی است. ما می دانیم که گاهی برای خانواده های ما نیز چقدر سخت بود. ما می دانیم که آنها تمام تلاش خود را می کردند، اما گاهی اوقات این می تواند بسیار دشوار باشد، زیرا زندگی کامل نیست.
همانطور که ما آموزش می دهیم، درمان و مشاوره و نظارت بالینی خود را نیز داریم. درمانگران BAPT و BACP نظارت بالینی مداوم دارند و گاهی اوقات درمان نیز پس از آموزش دیده می شود. این بخش بسیار مهمی از کار ما است (این محرمانه است، درست مانند کاری که ما انجام می دهیم).
گاهی اوقات این مشکل است، گاهی اوقات ممکن است بخواهیم از آن اجتناب کنیم، گاهی اوقات گیج کننده است و فوراً منطقی نیست، و ما آن را زیر سوال بردیم! اما ما همچنین میدانستیم که برای رشد باید اجازه دهیم افکار، احساسات و گاهی اوقات حتی خاطرات درونیمان تغییر کند، زیرا برخی از این تجربیات را دوباره کار میکردیم. اما، ما این کار را با ایمنی و اعتمادی که همراه با درمانگر و سرپرست خود ایجاد کرده بودیم انجام دادیم... و از نزدیک یاد گرفتیم که یک رابطه درمانی چقدر می تواند دگرگون کننده باشد.
ما همچنین یاد گرفتیم که چگونه منابع نظارتی حسی مختلف و استراتژیهای مراقبت از خود میتوانند به ما کمک کنند تا با نگاهی دوباره به چیزها احساس امنیت و تنظیم داشته باشیم. ما کشف کردیم که چگونه اینها می توانند از کودکان، جوانان و خانواده ها نیز حمایت کنند، زمانی که ما به صورت درمانی با آنها کار می کنیم. (در واقع، تمام مهارتها، استراتژیها و تکنیکهای درمانی مبتنی بر کودک محوری که آموختهایم به خوبی پایهگذاری شدهاند و با شواهد علمی پشتیبانی میشوند.)
در پایان این فرآیند (که در واقع به آن «اعتماد به فرآیند» می گویند)، ما بیشتر شبیه خودمان و بیشتر شبیه شخصی که قرار است باشیم، احساس می کردیم. چیزهای گیج کننده قبلی منطقی تر هستند و ما اغلب در درون خود شادتر هستیم. ما می دانیم که داشتن مشاوره و درمان چگونه است و در این مورد احساس آسیب پذیری می کنیم، زیرا به برخی از چیزهایی که ممکن است مانند شوک الکتریکی کاترپیلار باشد فکر می کنیم.
اما ما همچنین می دانیم که به ظهور ما واقعی کمک کرده است، همانطور که Cocoon Kids با شما و خانواده شما همکاری خواهد کرد تا به ظهور واقعی شما کمک کند .
با عشق هلن و تمام اعضای تیم Cocoon Kids CIC xx xx
Cocoon Kids - مشاوره خلاقانه و بازی درمانی CIC
"پیله ای آرام و دلسوز که در آن هر کودک و جوانی به پتانسیل واقعی خود می رسد"